1. سیاره شگفت انگیز (1973)
تفسیر اجتماعی سورئال در یک نقطه عطف علمی تخیلی متحرک گالی.
کارگردان: رنه لالوکس
بهترین نقل قول: “من فقط یک اسباب بازی کوچک بودم، اما گاهی اوقات اسباب بازی ای بودم که جرات می کرد عصیان کند.”
لحظه تعیین کننده: مادری وحشت زده در گهواره فرزندش می دود، اما دست آبی غول پیکر او را بلند کرده و روی زمین پرتاب می کند.
تضاد بزرگ و کوچک در سفرهای گالیور را در نظر بگیرید، با رنگ های آبی از زیردریایی زرد بپاشید، تمثیلی سیاسی به قدرت 1984 اورول اضافه کنید و شما شروع به درک این ترکیب منحصر به فرد خلاقیت گالی و تولید چک کرده اید. تجربه و تخصص. هیچ انیمیشن دیگری شبیه این به نظر نمی رسد، زیرا سیاره یگام و ساکنان فوق العاده شگفت انگیز آن به شکل عمدی عتیقه ترسیم شده اند، مانند برخی از حیوانات مصور قبل از حرکت کلمب. حمص های کوچک (فکر می کنیم هوم، فرانسوی به معنای «مرد») توسط فاتحان ماورایی خود، دراگ های غول پیکر (شاید drogues، فرانسوی به معنای مواد مخدر) به عنوان حیوان خانگی نگهداری می شوند، اما آنها روحیه و نبوغی دارند که میزهای خود را از نظر فناوری تغییر دهند. استادان پیشرفته و در عین حال خطرناکی که خود را جذب کرده اند. این قطعاً دنیای Nausicäa هایائو میازاکی را پیش‌بینی می‌کند، حتی اگر فاقد داستان سرایی قوی و اکشن واضح او باشد. این یک نقطه عطف دهه 70 است.
2. 101 Dalmatians (1961)
شیک ترین بدی دیزنی نقشه ای شیطانی می سازد.
کارگردانان: کلاید جرونیمی، همیلتون لوسکه و ولفگانگ رایترمن
بهترین نقل قول: من برای خز زندگی می کنم. من خز را می پرستم! آیا در این همه دنیای بدبخت زنی هست که نداشته باشد؟»
لحظه تعیین کننده: توله ها به شکل لابرادورهای سیاه پوشیده از دوده پوشیده از دوده از کنار کرولا د ویل می گذرند.
می‌توانید دیزنی را متهم کنید که در ساخت داستان‌های انیمیشنی چیزهای زیادی را ملایم کرده است، اما ضربه زدن به شرورها هرگز بخشی از رویکرد آنها نبوده است. تعداد کمی از افراد شرور دیزنی وجود دارند که به یادماندنی کرولا د ویل، هریدان خز پوشی که با صدای رعد و برق و در ابری از خاکستر سیگار به خانه راجر و آنیتا که تازه ازدواج کرده اند می رود. کرولا، دوست قدیمی آنیتا، دوست دارد که 99 توله سگ دالماسی دو سگشان را پوست کند. او ناخواسته طرحی را آغاز می کند که می بیند دنیای حیوانات محلی برای شکست دادن او و سرسپردگانش قیام می کند (و راجر ترانه سرا الهام بخش برای نوشتن داستانی جدید و جذاب در مورد آشنایی وحشتناک و قاتل همسرش). انیمیشن اینجا ساده‌تر از اسلاف کم‌موفق دیزنی‌اش، زیبای خفته بود، اما فیلم جذابیت شهری دارد، به خصوص در به تصویر کشیدن خیابان‌ها، خانه‌ها و پارک‌های حومه لندن.
3. بامبی (1942)
فیلمی که بچه‌های کوچک (و بزرگسالان) را به گریه می‌اندازد.
کارگردانان: جیمز الگار، ساموئل آرمسترانگ، دیوید هند، گراهام هاید، بیل رابرتز، پل ساترفیلد و نورمن رایت
بهترین نقل قول: “سریع تر! سریع تر، بامبی! به عقب نگاه نکن! به دویدن ادامه بده به دویدن ادامه بده!
لحظه تعیین کننده: بامبی و مادرش با آرامش در یک منطقه چرای می کنند. گوش هایش تیز می شود. چیزی درست نیست صدای شلیک گلوله می آید. برای جان خود می دوند.
https://www.aparat.com/v/cDzsb
4. پرسپولیس (2007)
یک مهاجر ایرانی از دوران کودکی پر فراز و نشیب خود در دوران انقلاب اسلامی به یاد می آورد.
کارگردانان: Vincent Paronnaud و Marjane Satrapi
بهترین نقل قول: “خفه شو، ای عوضی ها! بله، من ایرانی هستم و به آن افتخار می کنم!
لحظه تعیین کننده: مرجان جوان پس از خرید یک بوتلگ Iron Maiden، راه خود را برای خروج از یک نقطه سخت صحبت می کند.
این انیمیشن زندگی‌نامه‌ای که عمدتاً سیاه و سفید است به زندگی اولیه خالق آن، نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی مرجانه ساتراپی بازمی‌گردد. سال‌های شکل‌گیری ساتراپی که در سال 1969 متولد شد، مصادف شد با تغییرات اساسی در سرزمین مادری‌اش ایران، که از حکومت شاه، تا انقلاب 1979، به یک دولت اسلامی تبدیل شد. ساتراپی که به عنوان یک دانش آموز تهرانی بد دهان و بی دست و پا بود، سپس به مدرسه در وین فرستاده شد، جایی که موسیقی و مردان را کشف کرد و بی تفاوتی ثابت اروپایی همکلاسی هایی را که خود را «آنارشیست» می خواندند، به چالش کشید. خرد آینده نگری، و سرشار از شوخ طبعی داستان نویسش است. از نظر بصری، فیلم فریبنده است: ساتراپی به ما شخصیت‌هایی می‌دهد که به صورت تک رنگ ملایم، در مقابل پس‌زمینه زغالی شهرها کشیده شده‌اند. تخت جمشید اگرچه از منظر بزرگسالان روایت می‌شود، اما نگاهی کودکانه به جهان دارد که کاملاً با سبک فریبنده و ساده انیمیشن مطابقت دارد.
